به موجب بند 1 ماده 2 قانون کار، کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می کند، از قبیل مؤسسات صنعتی، کشاورزی، معدنی، ساختمانی، ترابری، مسافربری، خدماتی، تجاری، تولیدی و امثال آن. کلیه تأسیساتی که به اقتضای کار متعلق به کارگاه باشد، از قبیل نمازخانه، ناهارخوری، تعاونی ها، شیرخوارگاه، مهد کودک، درمانگاه، حمام، آموزشگاه حرفه ای، قرائتخانه، کلاس های سوادآموزی و سایر مراکز آموزشی، ورزشگاه و وسایل ایاب و ذهاب و نظایر آن هما جزء کارگاه می باشند.
نظر به این که قانون کار، کلیه کارگاه ها را مکلف به تبعیت از این قانون تموده است؛ لذا شناسایی کارگاه آثار مختلفی را به دنبال خواهد داشت؛ مانندتعین حقوق و تعهدات طرقین رابطه کار و الزاماتی که در حوزه ایمنی و بهداشت کار متوجه کارفرمایان می گردد و عدم رعایت آن ها پیامدهای مختلفی را به دنبال دارد؛ بنابراین دقت در شناسایی مفهوم حقوقی کارگاه و تمایز آن از نهادهای دیگر، ضروری و از اهمیت مضاعف برخوردار است.
کارگاه در لغت به معنای کارخانه، محل کار۱۸ و در اصطلاح حقوق منظور از کارگاه، سازمانی است که برابر طرح پیش بینی شده به طور دائم مقداری وسایل عادی و انسانی را برای انجام یک فعالیت اقتصادی و به منظور ارضاء حوائج مراجعان خود به کار می گیرد. کارگاه لازم نیست همیشه عنوان تجاری و شخصیت حقوقی داشته باشد؛ مانند محلی که یک دانشگاه برای جاب کتاب حما تأسیس می نماید. ۱۹ با توجه به تعریف قانونی کارگاه، ملاحظه می گردد، قانونگذار در تعریف کارگاه معنایی وسیع و عام تمول را بیان نموده است و برخی از مصادیق مهم را شمارش کرده است که این شمارش جنبه حصری ندارد.
کارگاه را می تواند به ذاتی و تبعی تقسیم نمود، یعنی جدا از مکان هایی که کارگر در آنجا صرفا به انجام کار مشغول است (ذاتی)، مکان های دیگر که به اقتضای انجام کار، مرتبط با امگه یادشده محمد نیز به تبع این ارتباط جزء کارگاه تلقی می شوند (تعی) به عبارت دیگر، چنانچه امانی به اقتضای کار ایجاد شود یعنی طبیعت کاری که در کارگاه انجام می شود، موجب تأسیس اماکنی شود، این اماکن به موجب قانون به کارگاه ملحق بوده و مشمول ضوابط آن می باشد. در اغلب موارد، وجود سه عنصر سرمایه که متشکل از ابزار کار و مواد اولیه و نیروی کار که تحت تبعیت کارفرما اشتغال دارد و مدیریت که به دستور و تحت نظارت اور نیروی کار به فعالیت می پردازدرایط لازم جهت تشکیل کارگاه است؛
اما قانون کار در تعریف کارگاه، تکیه خود را بیشتر بر حمله قرار داده است و به مجموعه عوامل سازنده آن اشاره ای
نمی کند. اگر کارگاه را صرفا جزئی از دارایی کارفرما وحیات آن را قائم به شخص او بدانیم، با هرگونه تغییر در وضع حقوقی کارگاه همچون انتقال آن، کلیه تعهدات موجود در کارگاه تیر با کارفرما منتقل شده و کارفرمای جدید در قبال کارگران و تعهدات کارفرمای سابق مسئولیتی نداشته و کارگران برای مطالبات خود باید علیه کارفرمای سایق طرح دعوی نمایند و بدیهی است در چنین حالتی عدم دسترسی به کارفرمای سابق، موجب تضییع حقوق کارگران خواهد شد؛ طبق قانون کار، مقسوم تهی کارگاه و شخصیت مستقل آن از کارفرما صراحتا مورد شناسایی قرار گرفته است. بنابراین با انتقال کارگاه و یا تغییر کارفرما، رابطه کارگران با کارگاه و کارفرما قطع نشده و کارفرمای جدید نمی تواند بدان نیب که در استخدام کارگر طرف قرارداد تیوده است، به کارا و خاتمه دهد.
وکیل اداره کار شخصی است که توانایی و اطلاعت کافی درباره قوانین اداره کار، بیمه و تمامی بخش نامه ها دارد و به تمامی شعب اداره کار دسترسی و آشنایی دارد. شما می توانید براحتی با یک وکیل پایه یک اداره کار حق و حقوق خود را براحتی بگیرید یا از وکیل اداره کار تلفنی ما کمک بگیرید.
وکیل اداره کار باید حق کارگر را از کارفرما و بلعکس حق کارفرما را از کارگر در صورتی که حق با آنها باشد را یگیرد و بتواند اختلافات را حل و فصل نماید. اگر شما در گرفتن وکیل برای اداره کار مشکل دارید می توانید از مشاوره حقوقی ما استفاده کنید و یا به صورت قسطی گرفتن وکیل برای اداره کار اقدام کنید تا بتوانید حق خود را بگیرید.
بهترین وکیل اداره کار تهران
اگر شما شخصی هستید کارگر که برای یک کارفرما کار می کنید و حق و حقوق شما ضایع شده است و به دنبال بهترین وکیل اداره کار تهران هستید، بدون شک گروه وکلای آریا دادیار می تواند بهترین انتخاب شما باشد، زیرا دارای صدهها نمونه رای موفق در زمینه بیمه، حقوق معوقه و سنوات و دیگر موضوعات هستند و میشه به صورت یک تیم کار می کنند تا اشتباه نزدیک به صفر شود.
در این مقاله که توسط وکیل نظام وظیفه نوشته شده است ، میخواهیم راجب معافیت سربازی برای شما بگوییم که چگونه می شود براحتی و بدون دردسر معافیت خود را بگیرید و اینکه آیا وکیل سربازی فایده ای دارد یا خیر.
یکی از مهمترین مسائلی در خصوص طلاق زن و مرد ممکن است مطرح شود این است که حضانت فرزند به عهده چه کسی است؟
اهمیت این امر یعنی لزوم حمایت از کودکان برای جلوگیری از آسیب رسیدن به آنها سبب شده است که قوانین در جهت حضانت فرزندان و حق ملاقات با فرزندان تصویب شود.
گاهی زوجین این سوال را مطرح میکنند که آیا میتوان حضانت فرزند را به طور دائمی گرفت؟ یا اصلا حضانت دائمی فرزند چیست؟ و در صورت امکان چگونه امکان پذیر است؟
حضانت فرزند طبق قانون مدنی عبارتند از حمایت جسمی عاطفی از فرزندان واضح است که این مساله در روابط زوجین که دا رای فرزند هستند خیلی مهم می باشد که در قانون مدنی و رویه قضایی دادگاه شامل احکامی در خصوص حضانت فرزندان قبل از طلاق والدین ، حضانت بچه بعد از طلاق و حتی حضانت در صورت فوت والدین است .
حضانت فرزندان همانطور که گفتیم حضانت فرزند تا رسیدن به سن بلوغ در دختران نه سال تمام قمری و در پسران ۱۵ سال تمام قمری تعیین تکلیف شده بعد از آن خود فرزند قادر است که انتخاب کند.
چراکه از سن حضانت خارج شده است. اما برخی این سوال را مطرح می کنند که ایا حضانت دائمی فرزند امکان پذیر است.
بنابراین پدر و مادر کودک به ویژه طلاق توافقی می توانند بر سر این موضوع به تفاهم برسند که حضانت دائمی با یکی از انان باشد مثلا خانم با بخشیدن مهریه اقدام به این امر کند برای ملاحظه حضانت کودک باید شرایط او را مد نظر داشت در صورتی که شخصی حضانت دائمی فرزند را با توافق دیگری گرفته باشد و مصلحت طفل به هر دلیل تامین نشود طرف دیگر می تواند به دادگاه خانواده مراجعه کرده و با ارائه دلیل قانونی از او سلب حضانت کند.
ممکن است برای بسیاری از اشخاص پیش آمده باشد که خلال مراجعه به یکی از دستگاههای دولتی به مشکل بربخورند و احساس نارضایتی از آن سازمان مربوطه را داشته باشند، و یا تا اینکه محتمل است این سازمان دولتی حق برخی اشخاص را پایمال کرده باشد.
در این فرم ممکن است پیش خود فکر کنیم که به علت اینکه شخص مقابل شما یک شرکت و یا سازمان دولتی است شما کاری را پیش نخواهید برد اما لازم است بدانیم حکومت یک مرجع مخصوص برای بررسی به این نوع شکایات پیشبینی کرده است تا زمانی که شما از یک دستگاه دولتی شکوائیه دارید تنها به این مرجع مراجعه کرده و شکوائیه خود را مطرح کنید.
وکیل دیوان همان مرجع تخصصی است که به این نوع شکایات بررسی کرده و حکم دادگاه صادر میکند که در ادامه به نوع عملکرد این سازمان میپردازیم.
یکی از ماخذها رسیدگیکننده به دعاوی مردم علیه دستگاههای دولتی و عمومی، دیوان عدالت اداری است که توانایی اوصاف ذیل است:
۱. مرجع بررسی به شکایات و اعتراضات مردم نسبت به موارد زیر است: الف) دستگاههای دولتی و عمومی.
ب) پرسنل دستگاههای دولتی و عمومی.
ج) آییننامهها و مصوبات دستگاههای دولتی و عمومی از حیث مخالفت با ضابطه یا شرع یا خروج از حدود اختیارات مقام تصویبکننده.
۲. تنها مرجع عمومی اداری است.
۳. شیوه بررسی در آن، تابع ضابطه تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری است.
انواع ناحیه دیوان عدالت اداری | شکوائیه به دیوان
ناحیه بدوی: هر زمینه بدوی دیوان، یک رییس یا دادرس علیالبدل دارد و آرای صادره از این ناحیه قابل شکوائیه در ناحیه تجدیدنظر میباشد.
ناحیه تجدیدنظر: هر زمینه یک رییس و دو مستشار دارد. ملاک اصدار حکم دادگاه، عقیده اکثریت و آرای صادره از این ناحیه، قطعی میباشد.
شایستگی این ناحیه عبارت است از بررسی به شکایات و اعتراضات اشخاص یا اشخاص حقوقی نسبت به:
۱. تصمیمات و اقدامات واحدهای دولتی و ماموران آنها.
۲. بررسی به اعتراضات و شکایات از آرا و تصمیمات قطعی ماخذها اداری مثل هیات حل اختلاف کارگر و کارفرما از حیث نقض قانون و مقررات یا مخالفت با ضابطه.
۳. بررسی به شکایات قضات و مشمولان ضابطه مدیریت خدمات کشوری و سایر مستخدمین واحدها از حیث تضییع حقوق استخدامی.
قرار اناطه وقتی صادر میشود که بررسی در دیوان منوط به اصدار حکمی از مرجع قضایی دیگری بشود.
مراتب اصدار قرار به دوجانب ابلاغ میشود. ذینفع یک ماه از تاریخ ابلاغ اخطاریه دیوان فرصت دارد، نزد مرجع صالح مطرح دعوا نماید و گواهی دفتر مرجع مزبور مبتنی بر مطرح دعوا را، به دیوان تحویل دهد. در غیر این فرم دیوان به بررسی خود ادامه میدهد و تصمیم مقتضی را صادر میکند.
۱. بررسی، مستلزم تقدیم دادخواست میباشد.
۲. تاریخ ثبت دادخواست در دبیرخانه و یا سایت الکترونیکی و یا تسلیم آن به پست سفارشی و یا ارسال از طریق پست الکترونیکی یا دفاتر استانی دیوان، تاریخ مطرح شکوائیه محسوب میشود.
۳. دبیرخانه دیوان یا دفاتر استانی آن، دادخواست دریافت شده را بهترتیب وصول، ثبت کرده و رسیدی مشتمل بر شماره و تاریخ ثبت، نام شاکی و طرف شکوائیه، به دادخواستدهنده میدهند.
۴. اگر موردی بیانگر مطرح قبلی شکوائیه موجود باشد دبیرخانه دیوان مجبور است مشخصات آن را به برگه دادخواست ضمیمه کند.
۵. دادخواستهای ثبت شده توسط رییس دیوان یا معاون وی به ناحیه واگذار میگردد.
1. پس از واگذار دادخواست به زمینه، مدیر دفتر زمینه مرجوعالیه، آن را از حیث شروط شکلی بررسی میکند و در فرم کامل بودن دادخواست یا کامل شدن آن، بلافاصله دادخواست و ضمائم را به عقیده قاضی زمینه میرساند.
2. اگر قاضی زمینه دیوان، اعتقاد به کامل بودن پرونده داشته باشد دستوری مبنی بر ارسال یک نسخه از دادخواست و ضمائم آن، به طرف شکوائیه صادر میکند.
3. اگر محتوای شکوائیه حاوی مطالبی علیه شخص ثالث باشد این کار مانع بررسی زمینه به پرونده نیست.
4. مسئله شکوائیه بایست صریح و منجز باشد. در فرم وجود پیچیدگی به تشخیص زمینه، مراتب طی اخطاریهای به شاکی اعلام میشود و شاکی مجبور است ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه، نسبت به رفع پیچیدگی عمل کند در غیر این صورت، زمینه نسبت به قسمت مبهم قرار ابطال دادخواست صادر میکند.
یک وکیل کاربلد و حرفه ای دیوان براحتی می تواند این مسائل را برای پرونده های شما اعمال کند و اگر یک دادخواست حرفه ای و خوب می خواهید وکیل دیوان می تواند براحتی برای شما بنویسد.